مقدمه:ردپای سمیت محیط زیستی تولید مواد شیمیایی با توجه به توسعه صنعتی حال حاضر، رو به افزایش است. ردپای سمیت به شرایط محیطی، زمان ورود عوامل مسمومیت به محیط و خصوصیاتمادۀ منتشر شده در بوم سازگانهای خشکی و آبی (شیرین و شور) بستگی دارد. در مدیریت محیط زیست، شناخت جامع از ردپای سمیت و دلایل بروز آن اهمیت زیادی دارد. میتوان ردپای سمیترا بر اساس ایزو 14040، براساس دیدگاه چرخه حیات بهصورت جامع و یکپارچه مطالعه نموده و مهمترین مولفهها و مراحل چرخه حیات موثر بر آن را شناسایی نمود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ردپای سمیت به تفکیک واحدهای پشتیبان و فرآیندی تولید متانول بهروش ارزیابی چرخه حیات بوده است، و بهدلیل بحث حساسیت و محدودیتهایی که در بومسازگان آبی وجود دارد حوزه سمیت آبهای شیرین و آبشور نیز بررسی شد. شناسایی و کمیسازی ردپایسمیت به تفکیک واحدهای فرآیندی و پشتیبان به شناخت بهتری از وضعیت واحد تولید متانول کمک خواهد کرد. با تعیین اولویتهای لازم میتوان برای برنامه کاهش ردپای محصول اقدام نمود. مواد و روشها:در این مطالعه، مرز سامانه با رویکرد گهواره تا دروازه و واحد عملکردی تولید هزار تن متانول از گاز طبیعی درنظر گرفته شد. نتایج:نتایج پیامدهای ارزیابی ردپای سمیت بومسازگان خشکی، آبهای شیرین و آب دریا به ازای هزارتن تولید متانول بهترتیب 176000، 4990، 6390 کیلوگرم معادل دی کلروبنزن است. واحدهای فرآیندی در میزان ردپای سمیت بوم سازگاران خشکی، آب های شیرین و آب دریا بیشتر از واحدهای پشتیبان تاثیرگذار بودند. بحث و نتیجهگیری: میزان ردپای سمیت مرتبط با واحدهای فرآیندی بهترتیب بوم سازگان خشکی، آبهای شیرین و آب دریابه میزان 96/3، 77/3 و 76/4 درصد بوده است.